معنی رفتناز، امتناع ورزیدن، رد کردن، زیرش زدن مرز، زمین شخم نشده، (مج) مانع، مایهء لغزش، طفره ,, معنی رفتناز، امتناع ورزیدن، رد کردن، زیرش زدن مرز، زمین شخم نشده، (مج) مانع، مایهء لغزش، طفره پ, معنی ctتjاx، اkتjاu mcxdbj، cb lcbj، xdca xbj kcx، xkdj aok jabi، (k[) kاju، kاdiء gyxa، ztci ,, معنی اصطلاح رفتناز، امتناع ورزیدن، رد کردن، زیرش زدن مرز، زمین شخم نشده، (مج) مانع، مایهء لغزش، طفره ,, معادل رفتناز، امتناع ورزیدن، رد کردن، زیرش زدن مرز، زمین شخم نشده، (مج) مانع، مایهء لغزش، طفره ,, رفتناز، امتناع ورزیدن، رد کردن، زیرش زدن مرز، زمین شخم نشده، (مج) مانع، مایهء لغزش، طفره , چی میشه؟, رفتناز، امتناع ورزیدن، رد کردن، زیرش زدن مرز، زمین شخم نشده، (مج) مانع، مایهء لغزش، طفره , یعنی چی؟, رفتناز، امتناع ورزیدن، رد کردن، زیرش زدن مرز، زمین شخم نشده، (مج) مانع، مایهء لغزش، طفره , synonym, رفتناز، امتناع ورزیدن، رد کردن، زیرش زدن مرز، زمین شخم نشده، (مج) مانع، مایهء لغزش، طفره , definition,